آفرین به نقی معمولی با این سکانس/ پایتخت، هم شادی می آفریند، هم اشک غم بر چشم می نشاند

آفرین به نقی معمولی با این سکانس/ پایتخت، هم شادی می آفریند، هم اشک غم بر چشم می نشاند

آفرین به نقی معمولی با این سکانس/ پایتخت، هم شادی می آفریند، هم اشک غم بر چشم می نشاند

به گزارش سفیر سبز روزنامه هم میهن نوشت: در قسمت هجدهم کارگردان با حرکات موزون رقص محلی مازنی و به تصویر کشیدن فرهنگ عامه اوج شادی را در خانه ها و خنده را بر لب و اشک شادی را بر چشمان مخاطب طنزپسند ایرانی آورد. اما در اواخر قسمت نوزدهم تلخ ترین سکانس به اجرا درآمد که این ها همگی رسالت یک طنز خوب اجتماعی است.

در این سکانس که چنگ به روح مخاطب می زد در تأملی دردناک این بار اشکِ حیرانی بر گونه مخاطب جاری می شود که به راستی حق با کیست؛ با بهتاشی که نقی منتِ کرده ها را بر سرش گذاشته و می گذارد؟ با بهتاشی که می خواهد پول خدمات بی دریغ دایی اش را بدهد و بی مزدش کند و شعار می دهد که «کار خوبه بی مزد باشه!» یا با نقی؟ باید از بهتاش که نماینده نسل جوان است پرسید: قیمت لگن گذاشتن های نقی چند؟ قیمت به دوش کشیدن یک خانواده وقتی باید بزرگی کنی و از آرزوهایت بزنی چند؟ قیمت عشق به خانواده چند؟ اما آیا رفتارهای نقی خالی از اشکال است؟ خیر.

آنجا که تحقیر و توهین می کند آنجا که یکی را «دانشمندبچه» و دیگری را «پاندابچه» خطاب می کند آنجا که داماد آینده را به هر شیوه که می تواند ضربه فنی می کند آنجا که به رحمت می گوید: «تو حتماً بیا عروسی چون برای پذیرایی به کمک احتیاج داریم» و به مهمان های تاجیکی می گوید: «دست به چمدان ها نزنید. ارسطو می آورد» و آنجا که کودک درونش به سالار هفت ساله حسادت می کند بر نقی نقد وارد است؛ اما به قول خود نقی مگر نقی معمولی که بوده؟ بچه دکتر بوده یا مهندس؟ تازه مگر دکتر و مهندس های ما مهارت های زندگی ارتباطی سواد عاطفی و فرزندپروری دارند؟ نه.

درصد بالایی از آنها هم فقط درس خوانده اند تا غول کنکور را پشت سر بگذارند؛ مگر کم آمار خودکشی از دانشگاه پزشکی و دانشگاه های مهم دیگر کشور داریم؟!  یا پدر و مادرهای ما مگر بیش از این بلد بودند که از ما دریغ کردند؟ خودِ ما با انفجار اطلاعات دنیای تکنولوژی چقدر بلدیم؟ و سوال دیگر این که اگر بزرگ تر را باید بزرگ داشت آیا به کوچک ترها نباید احترام گذاشت؟! و در جامعه متمدن امروز آیا هنوز انسانی حق دارد انسانی دیگر را بزند؟ حتی فرزند خود را؟!  آدم ها مسائل را از نگاه خود و با فیلترهای ذهنی خود می بینند. حال آن که واقعیت سه وجه دارد؛ آنچه تو از زندگی می بینی و درک می کنی آنچه دیگری می بیند و درک می کند و آنچه به راستی واقع شده ‎است.

23302

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "آفرین به نقی معمولی با این سکانس/ پایتخت، هم شادی می آفریند، هم اشک غم بر چشم می نشاند" هستید؟ با کلیک بر روی فرهنگ و هنر، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "آفرین به نقی معمولی با این سکانس/ پایتخت، هم شادی می آفریند، هم اشک غم بر چشم می نشاند"، کلیک کنید.