آزادی خونین شهر به غرور جوانان ایرانی گره خورده بود

خرمشهر از مقاومت تا آزادی؛

آزادی خونین شهر به غرور جوانان ایرانی گره خورده بود

در آن روز تاریخی به قدری بمب روی شهر ریخته شد که تعداد زیادی از اهالی باقی مانده شهر و همچنین تعدادی از مدافعان خرمشهر به شهادت رسیدند. از این روز به بعد بود که خرمشهر ملقب به «خونین شهر» شد.

گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری سفیر سبز، سوم خرداد 1361 خرمشهر پس از 19 ماه اشغال توسط نیروهای بعثی آزاد شد. این شهر در طول تاریخ به دلیل موقعیت سوق الجیشی که داشت، چهار بار توسط متجاوزان اشغال شده است. سه بار قبلی توسط انگلیسی ها و به بهانه هایی چون لشکرکشی ایران به هرات و همچنین جنگ جهانی دوم صورت گرفت و بار آخر هم که توسط بعثی ها به اشغال درآمد.

به این ترتیت تاریخ این شهر با مقاومت و ایستادگی در برابر دشمنان متجاوز عجین شده است. اما جالب آنکه هر بار حکومتی که در مرکز ایران حکم می راند، سعی می کرد با دادن امتیازهایی به دشمن، او را وادار به خروج از خرمشهر کند. در زمان قاجار، دولت مرکزی پس از دو بار اشغال خرمشهر توسط انگلیسی ها، مجبور به پذیرش استقلال افغانستان شد و در زمان جنگ جهانی دوم هم که پهلوی اول در ایران سلطنت می کرد، نه تنها خرمشهر، بلکه تهران هم توسط متفیق به اشغال درآمد.

اما چهارمین و آخرین اشغال خرمشهر با دفعات قبلی فرق داشت. اینار در ایران، انقلابی به پیروزی رسیده بود که بار اصلی آن بر دوش مردم بود و به محض اینکه ارتش بعث به ایران حمله کرد، باز همین مردم بودند که در کنار نیروهای نظامی کشورشان ایستادند و تا پای جان از خرمشهر و دیگر مناطق مورد تجاوز قرار گرفته دفاع کردند.

حماسه 44 روزه

خرمشهر حداقل 10 روز قبل از شروع رسمی جنگ، توسط نیروهای عراقی مورد تهدید قرار گرفته بود. این شهر از طریق مرز شلمچه با عراق ارتباط داشت و تنها 12 کیلومتر فاصله با مرز، بعثی ها را به طمع انداخته بود تا هرچه زودتر این شهر را به اشغال خود درآورند. همان کاری که در مناطقی چون سومار و خان لیلی پیش از شروع رسمی جنگ انجام داده بودند.

اما در خرمشهر سپاه این شهر به فرماندهی شهید جهان آرا و با حضور چهره هایی چون عبدالرضا موسوی در کنار نیروی زمینی ارتش و تکاوران نیروی دریایی که در بندر خرمشهر حضور داشتند، دفاع محکمی در مرز شلمچه علیه دشمن انجام دادند. به این ترتیب وضعیت زد و خورد در مرزها تا روز شروع رسمی جنگ به قوت خود ادامه داشت.

نهایتا با شروع رسمی جنگ تحمیلی در 31 شهریورماه 1359، یگان های زرهی دشمن با عبور در مرز شلمچه به سمت خرمشهر پیشروی کردند. در یک زد و خرد چند روزه، پس از عبور تانک های دشمن از پل نو، شهر در معرض سقوط محاصره قرار گرفت.

24 سفیر سبز و خونین شهر

تا روز 24 مهرماه سال 59، خرمشهر به صورت کامل به محاصره درآمده بود. از اینجا به بعد نبرد خانه به خانه و کوچه به کوچه که در اصطلاح نظامی به آن جنگ شهری گفته می شود به اوج رسیده و دشمن را کلافه کرده بود. پیشروی کُند واحدهای زرهی عراق که روزها تا حدی پیشروی و غروب مجبور به عقب نشینی می شدند، باعث شد تا فرماندهان نظامی بعثی تصمیم بگیرند در روز 24 مهرماه حملات هوایی و توپخانه ای سنگینی به خرمشهر انجام بدهند تا به زعم خودشان، کار شهر را یکسره کنند.

در آن روز تاریخی به قدری بمب روی شهر ریخته شد که تعداد زیادی از اهالی باقی مانده شهر و همچنین تعدادی از مدافعان خرمشهر به شهادت رسیدند. از این روز به بعد بود که خرمشهر ملقب به «خونین شهر» شد.

مراقب ایمان تان باشید

غروب چهارم آبان ماه 1359 با عبور اندک مدافعان خرمشهر از کارون و رفتن به بخش جنوبی شهر، بخش شمالی خرمشهر که با مرز شملچه ارتباط زمینی داشت به صورت کامل به تصرف دشمن درآمد. در همین لحظات بود که شهید جهان آرا رو به نیروهایش گفته بود: “بچه ها نگران نباشید، اگر شهر سقوط کرد دوباره آن را پس می گیریم، مراقب باشیم ایمان مان سقوط نکند.”

از این زمان به بعد سپاه خرمشهر کارش را در آبادان ادامه داد. خط دفاعی در آن سوی پل قدیمی خرمشهر که توسط دشمن منهدم شده بود، تشکیل شد. بچه های خرمشهر در کنار دیگر رزمندگان سعی می کردند علاوه بر ایستادگی در برابر دشمن، از آبادان که در آن زمان همچنان در محاصره دشمن قرار داشت دفاع کنند. این وضعیت تا پنجم مهرماه 1360 که عملیات ثامن الایمه(ع) انجام گرفت، ادمه یافت. پس از ثامن الایمه(ع) بود که حصر آبادان شکست و اولین قدم ها برای آزادی خرمشهر برداشته شد.  

غرور جوانان ایران

جمله ای منسوب به شهید چمران است با این مضمون که آزادی خرمشهر به غرور جوانان ایرانی گره خورده است. چه در دوران 44 روزه (به تعبیری 34 روزه) مقاومت خرمشهر و چه تبلیغاتی که دشمن روی اشغال این شهر انجام داده بود، همگی باعث شده بودند تا اجماع نظری ملی در خصوص آزادی این شهر وجود داشته باشد.

در زمانی که خرمشهر سقوط کرد، شهرهای دیگری چون هویزه، سوسنگرد، بستان و… نیز به تصرف دشمن درآمده بودند، اما قضیه خرمشهر فرق داشت. این شهر به نماد تجاوزگری دشمن تبدیل شده بود و آزادی هیچ کدام از مناطق اشغالی توسط رزمندگان نمی توانست بار روانی در اشغال ماندن خرمشهر را برطرف سازد. حتی وقتی که رزمندگان دو ماه قبل از آزادی خرمشهر در عملیات فتح المبین شمال خوزستان را آزاد کردند، همچنان صدام روی در اشغال ماندن خرمشهر مانور می داد و پس گرفتن آن توسط ایرانی ها را مساوی با دادن کلید بصره به ایرانی ها معرفی می کرد!

آزادی پس از 19 ماه

در دهم اردیبهشت ماه 1361 زمانی که تنها یک ماه از اتمام عملیات فتح المبین می گذشت، عملیات الی بیت المقدس یا همان آزادی خرمشهر آغاز شد. دشمن در طول جاده اهواز به خرمشهر موانع متعددی ایجاد کرده بود و دو لشکر قدرتمندش در طول این جاده مستقر بودند. همچنان چند لایه دفاعی در داخل شهر و پیرامون آن ایجاد شده بود که می توانست هر نیرویی را ماه ها متوقف کند.

عراق پیشبینی می کرد که ایران در یک عملیات کلاسیک، از روی جاده عبور کند. اما فرماندهان تصمیم گرفتند با زدن پل های شناور روی کارون، چندین کیلومتر نیروهای دشمن را دور بزنند و از میانه راه وارد جاده اهواز- خرمشهر شوند. اما این طرح با مشکلات فراوانی رو به رو بود. چرا که عبور ادوات سنگین از روی کارون با امکانات آن زمان کار بسیار سختی بود و نیروهای پیاده ای که خود را از کارون عبور می دادند، باید با پاتک های سنگین دشمن رو به رو می شدند تا دیگر نیروهای پشتیبان از راه برسند.

نبرد روی جاده اهواز- خرمشهر یکی از سخت ترین لحظات عملیات فتح خرمشهر بود که از دهم اردیبهشت تا 17 اردیبهشت ادامه یافت. در این چند روز، صدها رزمنده روی جاده به شهادت رسیدند که تنها در یک مورد، شهید حسین قجه ای و نیروهای گردان سلمان فارسی تماما روی این جاده یا به شهادت رسیدند یا به سختی مجروح شدند. تا آنجا که کسی از این گردان سالم باقی نمانده بود.

محاصره بعثی ها

روز 17 اردیبهشت 61، مرحله دوم عملیات فتح خرمشهر آغاز شد. در مرحله اول رزمندگان با عبور از کارون و مقاومت شگفت انگیز روی جاده اهواز- خرمشهر دشمن را غافلگیر کرده بودند. اما در مرحله دوم نیز غافلگیری دیگری در راه بود. اینبار رزمندگان به جای آنکه مستقیم به سمت خود شهر بروند و با خط دفاعی چند لایه دشمن رو به رو شوند، به سمت مرز شلمچه رفتند و عقبه دشمن در خرمشهر را مسدود ساختند.

در این مرحله از عملیات که فرماندهان بعثی متوجه به محاصره درآمدن نیروهای شان در داخل شهر شده بودند، از دو سو فشار آوردند تا ایرانی ها را به عقب برانند. اما مقاومت تیپ های 25 کربلا، 27 محمد رسول الله(ص) و همچنین یگان هایی از ارتش مثل لشکر21 حمزه باعث شد تا مرز شملچه روی نیروهای عراقی بسته شود و نهایتا نیروهای تیپ های امام حسین(ع) و نجف اشرف توانستند با تصرف مناطقی چون گمرک و بندر خرمشهر، حدود 15 هزار عراقی را به صورت کامل در داخل شهر حبس کنند.

یکم خرداد 61

مرحله سوم الی بیت المقدس که از 19 اردیبهشت تا آخرین روز این ماه ادامه یافت، مصروف تکمیل محاصره خرمشهر و مقابله با پاتک های سنگین دشمن شد که از داخل خرمشهر و همچنین از آن سوی عراق فشار وارد می کردند. پس از اینکه محاصره شهر کامل شد، از روز یکم خرداد سال 61، مرحله چهارم عملیات و وارد کردن فشار برای ورود به داخل شهر افزایش یافت.

از این روز به بعد، دیگر هیچ گونه مهمات و آذوقه ای به نیروهای محاصره شده عراقی در داخل خرمشهر منتقل نمی شد. این مورد در کنار تبلیغات بسیاری که نیروهای ایرانی به جهت تشویق سربازان دشمن برای تسلیم شدن انجام می دادند، باعث شد تا از صبح و خصوصا از ظهر روز سوم خرداد، مقاومت بعثی ها در داخل شهر کاملا شکسته شود و به یکباره سربازان عراقی گروه گروه و دسته دسته از سنگرها بیرون بیایند و خود را تسلیم رزمندگان اسلام کنند. ساعت 14 همان روز رادیو اعلام کرد که: خرمشهر آزاد شده است.  

شهید بهروز مرادی

در کنار دو شهید نام آشنای خرمشهری به نام های شهیدان محمد جهان آرا و عبدالرضا موسوی که به ترتیب فرمانده و جانشین سپاه خرمشهر بودند، این شهر شهیدی به نام بهروز مرادی دارد که از حیث اندیشه های والا و خدماتی که به لحاظ فرهنگی انجام داد، نام خود را در تاریخ دفاع مقدس ثبت کرده است.

شهید بهروز مرادی همان فردی است که جمله معروف “به خرمشهر خوش آمدید/ جمعیت 36 میلیون نفر” را پس از آزادی شهر نوشت و آن را در ورودی ویرانه های خرمشهر قرار داد. از شهید مرادی نقل است که در روز سقوط خرمشهر، یک ضبط صوت به کنار امواج کارون برد و با ضبط کردن صدای امواج گفت که این لحظات، لحظاتی تاریخی است و باید ضبط و ثبت شود. این شهید گرانقدر با ژرف اندیشی که داشت، به خوبی واقف بود کشورمان در چه لحظات تاریخی به سر می برد که این چنین یادگاری های ارزشمندی از خود برجای گذاشت. بهروز مرادی سرانجام در چهارم خرداد 1367، چهل روز قبل از پایان جنگ تحمیلی در منطقه شلمچه به شهادت رسید و به یارانش شهیدش پیوست.

گفتنی است، برنامه های سال جاری گرامیداشت آزادسازی خرمشهر با شعار «در راه فتح قله ها» تدارک شده بود.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "آزادی خونین شهر به غرور جوانان ایرانی گره خورده بود" هستید؟ با کلیک بر روی اقتصادی، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "آزادی خونین شهر به غرور جوانان ایرانی گره خورده بود"، کلیک کنید.